دیروز صبح که نشستم پای نت تا ظهر کارامو انجام دادم. بعد رفتم سراغ خوراک (چه اسم جالبی همون RSS) یه دفه چشم افتاد به یک کلمه که منو مجبور کرد که بخونمش آخه یه خانم بود. اون کلمه هم کلمه سک.س بود (بابا ایرانی و 1000 فکر درخشان ببین چطور فیلتر رو می پیچونن).
هیچی این خانم اومده بود و گفته بود چرا آقایون در موردش می نویسن اشگال نداره ولی خانما حرف و حکلت پشتشه.
البته خودشو بی طرف خونده بود.
آخرشم وبلاگایی که در این مورد بودو معرفی کرده بود.
منم برای احترام (غلط کردم کنجکاوی) لینک اول، دوم، سوم ... رو باز کردم. مگه تموم می شد دعوا بالا گرفته بود و به بالاترین کشیده بود. یه گروه می گفتن آزادی و آموزش، یه گروه که کم هم به نظر می رسیدن می گفتن دنیای خصوصی کسی به کسی ربط نداره. که البته من از هر گروه یه سری حرفاشونو قبول کردم.
ولی خوبی این گشت و گذار این بود که با مطالب جالبی آشنا شدم. فکرای خیلی قشنگی برای فکر کردن روشون و استفاده ی خوباش بدست آوردم. خیلی از وبلاگای جدید رو پیدا کردم و به خوراکم اضافه کردم.
بدیشم این بود کلی از کارام عقب موندم. و کلی نا خوابی عذای کشیدم (نگران نباشید تلافیش رو در آوردم)
اینجا شروع حرکتم بود، می خواید شما هم یه دوری بزنید
اینم یکی از دوستام برام off گذاشته بود
"در تصویر حکاکی شده بر سنگهای تخت جمشید ، هیچکس عصبانی نیست ، هیچکس سوار بر اسب نیست ، هیچکس را در حال تعظیم نمی بینید ، هیچ وقت برده داری در ایران مرسون نبوده ، در بین این سدها پیکر تراشیده شده حتی یک تصویر برهنه وجود ندارد . این ادب اصیل ماست : نجابت ، قدرت ، احترام ، مهربانی ، خوشرویی و ..... . برای همه ایرانیان بفرستید تا یادمان باشد چه بودیم و چه شدیم"
به یاد رپی که یلس خونده بود افتادم، حسرت خوردم چرا پاکش کردم دلم خواست گوشش کنم یه بار بازم. مطمئنا پیداش می کنم و گوش می کنم اگرم شد براتون آپلودش می کنم یه جا.
ولی واقعا چی بودیمو چی شدیم. خودمون کردیم که لعنت به خدمون باد.
سیاسی نیست هاااااا. منظورم اینه که خودمون ینی من نوعی تلاش نکردم که همونطور پیشرفت کنیم.
فعلا