چند وقتی بود می خواستم دوباره بنویسم ولی فقط دل که کافی نبود. مثل الان که ۱۰۰ بار ۱۰۰ تا کلمه رو تایپ کردم و دوباره پکشون کردم.ولی این بار دلمو وی زنم به دریا و اولین کلماتی که به ذهن کورم می رسه رو تایپ می کنم.
به نام خدا، خدایی که هستی بخش وجودمه و همیشه پشت و پناهم در انجام کارام بوده.خدایی که نمی بینمش ولی نمی تونم بگم نیست، چون هست. هزاران بار روی هر برگی که جلوی دستم رسید نوشتم و بعد ها که برگه جلوی چشمم پیدا می شد یادم میومدکه چه دردی باعث جاری شدن این جمله بود.
و آن جمله اینه که خدا جون دوست دارم.
آغاز گر همه کار ها اوست و بس.
سلام
چه خوب شروع کردی
امیدوارم همیشه تو زندگیت بتونی با همین روش جلو بری
دوباره نوشتنتون مبارک
سلام